ای صدایت خوش تر از آواز آب!
تشنگان را نیست دیگر صبر و تاب
از حجاب ابر غیبت ، ماه من!
پای رجعت نه به چشمان رکاب
دست خود از آستین حق برآر
تا که تیغت را ببوسد آفتاب
اینک این آغوش باز جاده ها
ای سوار عشق! بگذر با شتاب
بر تن شب ریز ، سیل نور را
آفتابا! بر دلم لختی بتاب
هجرت – ای از ما به ما نزدیک تر! –
می برد از دل قرار، از دیده خواب
بی جواب از تو نماند پرسشم
پرسشم از تو نماند بی جواب
«سهیل محمودی»
مولا جان!
ولادتت مبارک.
خدایا!
مرا از منتظرانش قرار ده و در ظهورش تعجیل فرما.