سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رأی [درست] جز هنگام خشم پنهاننمی ماند . [امام حسن علیه السلام]

http://www.persiantemplates.com/">

1385-03 - نوای دل
خانه | ارتباط | مدیریت |بازدید امروز:6

نوای دل :: 85/3/26:: 6:4 عصر

از هر صبح آدینه تا به غروب سرخش، نگاه دلم به دوردست ترین نقطه ی جاده انتظار خیره می ماند تا شاید نشانی از رهگذر مهربان این جاده بیابد.

خدایا!

پس کی نسیم دل انگیز حضور این رهگذر پر مهر، بر دل زنگار گرفته ام خواهد وزید و نگاه بی فروغ دلم با روشنی آسمان پر فروغش خواهد درخشید؟ و در کدامین جمعه، پرواز قاصدکهای صمیمی خبر مسرت بخش حضور رهگذر مهربان را نوید خواهند داد؟!

 


موضوعات یادداشت

نوای دل :: 85/3/19:: 4:48 عصر

مولا جان! هر موقع که نسیم روح افزایی عطر یاس به مشامم می رساند، چشمهای خیسم، یاس سپیدی را به خاطر می آورند که خدای مهربان آتش را بر جسم او حرام گردانید. ایام شهادت آن گرامی اسوه ی پاکدامنی و مهربانی است. هنوز هم ضریح گم شده اش جز استمرار مظلومیت، حرفی برای گفتن ندارد! هنوز هم شیعیانش نمی دانند که یاس سپید مهربانی، در کدامین روز به پیشگاه حق شتافت و در کدامین بارگاه ملکوتی آسود؟!

مولای من! شرمنده ام که بگویم هنوز هم شیعیانش با ذکر نام یاس، جز صورت نیلی و درد پهلو، چیزی به خاطر نمی آورند؟!

مولا جان! پس در کدامین جمعه، نورانیت بارگاهش چشمان مشتاقان را روشن خواهد کرد و در کدامین آدینه، گره ناگفتنی ها خواهد گشود؟!


موضوعات یادداشت

نوای دل :: 85/3/12:: 4:24 عصر

دلم به انتظار تو می تپد. چشمهایم فقط به انتظار تو می نگرد. هر بامداد آدینه؛ از پنجره اتاقم؛ به انتظار سبز حضور؛ و به یاد تو ، سر به آسمان می آورم و چشم در چشمان ستارگان می گذارم. نمی دانم چه سری در این عالم نهفته که هر شب به امید طلوع فجر به صبح می رسد ولی روشنایی حقیقت، روز هایمان را روشن نمی سازد! نمی دانم تا کی به امید دیدن رویت و فروکش عطش دیدار، باید به انتظار ایستاد؟!

مولا جان! نمی خواهی کاسه گدایی ام را لبریز از محبت و عشق سازی؟ خودت می دانی که هنوز هم پروانه ها در فراق تو به دور شمع می گردند و در فراقت می سوزند!


موضوعات یادداشت

نوای دل :: 85/3/5:: 2:18 عصر

دیشب همه شب بیداران، دست استغاثه به درگاه دوست بلند داشته بودند و آواز یارب یاربشان را با صدای پنهان از گوش اغیار، همگام ساخته بودند. دیشب همه یلدا نشینان، کاسه گدایی به درگاه برده بودند و از سرچشمه دریایی دوست، حلاوت انتظار می نوشیدند. دیشب همه عاشقان، نجوای های خویش را با واژگان جاری از چشمه زلال، همراه ساخته بودند. دیشب همه چشم ها، قطرات خویش را برای نمایش رقص عشق به میدان آورده بودند.

یارا! این کاسه های لبریز از محبت دوستانت، در پیشگاه معبود پذیرفتنی است؟! کجایی ای غایب از نظر؟


موضوعات یادداشت

کسی که برای برآوردن حاجت برادر مومن خود کوشش کند مانند این است که نه هزار سال خدا را عبادت کرده باشد در حالی که روزها را به روزه داری و شب ها را به زنده داری بگذراند.

:: RSS ::
::موضوعات وبلاگ::
::تعداد کل بازدیدها::

105677

::آشنایی بیشتر::

درباره صاحب وبلاگ

::جستجوی وبلاگ::
:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

::لوگوی من::
1385-03 - نوای دل
::لوگوی دوستان::

::لینک دوستان::
در سایه آفتاب
دلتنگیهای دل
نجوا
نوای دل
::آرشیو::

گفتند: چهل شب حیاط خانه ات را آب و جارو کن، شب چهلمین، خضر خواهد آمد. چهل سال خانه ام را رُفتم و رُوبیدم ولی خضر نیامد، زیرا فراموش کرده بودم حیاط خانه دلم را هم جارو کنم. با خود عهد کردم چهل شب حیاط خلوت دلم را پاک کنم، حتی یک شب هم نتوانستم.