به افق های دور می نگرم
و به کرانه هایش؛
کرانه هایی که همیشه بوی سبز تو را می دهند؛
بوی سبز مهربانی
و به دستهایم!
که در جستجوی دست های مهربان تو می گردند
و چشم هایم!
که امید دیدار شکوه تبسمی را دارند
ولی گویا غروب آدینه،
خبر نیامدنت را می دهد،
نه! هنوز انتظارت را می کشم
هنوز مدینه، آفتاب آدینه دارد!