سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه مرد با ایمان برادر خود را خشمگین ساخت ، میان خود و او جدائى انداخت . [ گویند : حشمه و أحشمه ، چون او را بخشم آورد . و گفته‏اند شرمگین شدن و خشم آوردن را براى او خواست . و آن گاه جدائى اوست ] . [ و اکنون هنگام آن است که گزیده‏هاى سخن امیر مؤمنان علیه السّلام را پایان دهیم ، حالى که خداى سبحان را بر این منّت که نهاد و توفیقى که به ما داد سپاس مى‏گوییم . که آنچه پراکنده بود فراهم کردیم و آنچه دور مى‏نمود نزدیک آوردیم . و چنانکه در آغاز بر عهده نهادیم بر آنیم که برگهاى سفید در پایان هر باب بنهیم تا آنچه از دست شده و به دست آریم در آن برگها بگذاریم . و بود که سخنى پوشیده آشکار شود و از آن پس که دور مینمود به دست آید . و توفیق ما جز با خدا نیست . بر او توکل کردیم و او ما را بسنده و نیکوکار گزار است . و این در رجب سال چهار صد از هجرت است و درود بر سید ما محمد خاتم پیمبران و هدایت کننده به بهترین راه و بر آل پاک و یاران او باد که ستارگان یقین‏اند . ] [نهج البلاغه]

http://www.persiantemplates.com/">

63- کاش در این ماه بیایی - نوای دل
خانه | ارتباط | مدیریت |بازدید امروز:249

نوای دل :: 85/6/31:: 12:22 عصر

مولاجان!
از کدامین راه می آیی تا آنجا به انتظارت بایستم؟ و از کدامین سو می آیی تا نگاهم را از آن افق بر نگیرم؟ دستان بی رمقم فقط به امید بیعت با تو به انتظار مانده اند. پاهایم بی حضورت به بیراهه می روند. گاهی چشم هایم به گناه آلوده می شوند و آرزو دارم تا چشمهایم را بربندم و وقتی باز می گشایم فقط جمال زیبای تو را ببینند. گوشهایم نیز به انتظار شنیدن آوای خوش مهربانی ات لحظه شماری می کنند. اما دلم، دلم همیشه به انتظار توست ولی زدودن زنگار از آن بی حضورت دشوار می نماید، می دانم که با حضورت، چه سهل و آسان خواهد بود.
کاش در این ماه بیایی تا کاممان لبریز از عطر مهربانی و سعادت شود.


موضوعات یادداشت

کسی که برای برآوردن حاجت برادر مومن خود کوشش کند مانند این است که نه هزار سال خدا را عبادت کرده باشد در حالی که روزها را به روزه داری و شب ها را به زنده داری بگذراند.

:: RSS ::
::موضوعات وبلاگ::
::تعداد کل بازدیدها::

107798

::آشنایی بیشتر::

درباره صاحب وبلاگ

::جستجوی وبلاگ::
:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

::لوگوی من::
63- کاش در این ماه بیایی - نوای دل
::لوگوی دوستان::

::لینک دوستان::
در سایه آفتاب
دلتنگیهای دل
نجوا
نوای دل
::آرشیو::

گفتند: چهل شب حیاط خانه ات را آب و جارو کن، شب چهلمین، خضر خواهد آمد. چهل سال خانه ام را رُفتم و رُوبیدم ولی خضر نیامد، زیرا فراموش کرده بودم حیاط خانه دلم را هم جارو کنم. با خود عهد کردم چهل شب حیاط خلوت دلم را پاک کنم، حتی یک شب هم نتوانستم.