سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بینوا فرزند آدم ، مرگش پوشیده است ، و بیمارى‏اش پنهان ، کردارش نگاشته است و پشه‏اى او را آزار رساند جرعه‏اى گلوگیر بکشدش و خوى وى را گنده گرداند . [نهج البلاغه]

http://www.persiantemplates.com/">

76- روزمرگی هایم و سکوت ملتهب جمعه - نوای دل
خانه | ارتباط | مدیریت |بازدید امروز:1

نوای دل :: 85/10/15:: 11:51 صبح

درد جانکاه غربت و سکوت ملتهب جمعه. هیچ صدایی از زمین بر نمی خیزد. همه سراسر گوشند تا شاید ندای آسمانی گوش ها را در نوردد و به قعر نشینان خاک برسد. اما هیهات! نیایش ملکوت و دعای ناسوت، چه دیر به ثمر می نشیند.

بارالها!
نغمه ها در گلوها می میرند و ناله ها در سینه ها به سردی می گرایند. روح عاصی انسان، در یأسی مرگبار دست و پا می زند. کام تشنه کودکان یتیم می سوزد. سایه های عدالت، گم گشته های هزار ساله آنهایند. بشر در حصار سیمان و آهن و دود، با سرعتی دیوانه وار، سرگشته می چرخد. چه می خواهد؟ در پی کدامین پناه، واله و سرگشته، زمان سپری می کند؟ آنقدر در روزمرگی مدفون است که ماورای ماده برایش افسانه جلوه می نماید.

وجودی که ریشه و اساس هستی اش را در ملکوت اعلی جا گذاشته و این لباس پوسیده و بی مقدار را چند روزی به عاریت گرفته تا روح خود را برای لقای دوست، جلا دهد؛ چه غافل و بی خیال در بیغوله مادیات و در لایه های متعفن جا خوش کرده است! پس تا کی؟!


موضوعات یادداشت

کسی که برای برآوردن حاجت برادر مومن خود کوشش کند مانند این است که نه هزار سال خدا را عبادت کرده باشد در حالی که روزها را به روزه داری و شب ها را به زنده داری بگذراند.

:: RSS ::
::موضوعات وبلاگ::
::تعداد کل بازدیدها::

105750

::آشنایی بیشتر::

درباره صاحب وبلاگ

::جستجوی وبلاگ::
:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

::لوگوی من::
76- روزمرگی هایم و سکوت ملتهب جمعه - نوای دل
::لوگوی دوستان::

::لینک دوستان::
در سایه آفتاب
دلتنگیهای دل
نجوا
نوای دل
::آرشیو::

گفتند: چهل شب حیاط خانه ات را آب و جارو کن، شب چهلمین، خضر خواهد آمد. چهل سال خانه ام را رُفتم و رُوبیدم ولی خضر نیامد، زیرا فراموش کرده بودم حیاط خانه دلم را هم جارو کنم. با خود عهد کردم چهل شب حیاط خلوت دلم را پاک کنم، حتی یک شب هم نتوانستم.