هر سحر با ياد تو، در گريه ام ميخوانمت
تا به کي از سوز دل، ناله ز هجرانت کنم؟
چشم هاي خسته ام بارد ز هجرانت عزيز!
آنقدر بارم ز ديده تا که پيدايت کنم
هر دم از نو مي شمارم عقده هاي خويش را
تا به کي از پشت در آهسته نجوايت کنم؟
بي قرارم مهديا! از بهر ديدار رخت
تا به کي از مادرت، زهرا (س) تمنايت کنم؟